این روزها سالگرد فوت دو عزیز و دو برکت منزل ماست ؛ دو عزیزی که با رفتنشون غم رو توی دل تکتک اعضای خانواده ما جا گذاشتن و الان چند ساله که ما از برکت وجودشون محرومیم باشه که ان شاالله با دعای تکتک دوستانم روح این دو عزیز و دو مهربانم ؛‌دو مادر بزرگ گلم (مامانی نصرت و ننه صدیق ) عزیزم هر روز در جایگاهی والاتر از روز قبل قرار بگیره .

من این دو عزیز رو در عرض یک هفته از دست دادم و الان ده ساله که خونه هامون رو سرد و بی روح میبینیم .

فقط یک خواهش دیگه دارم و اون از خدای مهربانم هست

خدایا من چهار تا عزیز داشتم که از اونها فقط یکیشون سایه اش روی سر ماست ازت میخوام که سایه اش رو از سر ما کم نکنی و هر روز عزت بیشتری بهش عطا کنی . بابا جان عزیزم خیلی دوست دارمت . میدونم که سخت میشنوی ولی این یه حرفم رو میتونی از نگاهم بخونی چرا که من هیچ وقت نمیتونم جلوی چشمهام رو بگیرم و چشمهام خیلی زود قلبم رو لو میدن .

                                       خدایا دوستت دارم   لطفت رو از سر هیچ بنده ای کم نکن